عکس هایی از مقبره پادشاه جونگ جو(یی سان)

تبلیغات

عکس هایی از مقبره پادشاه جونگ جو(یی سان)

توی یه پستی راجع به پادشاه یی سان مطلب گذاشتم.و اینکه پادشاه بسیار خوبی برای مردمش بوده.الان میخوام چند تا عکس از گان لئونگ (مقبرشون)که تو شهر هواسئونگ واقع شده بذارم..

از اقای کانگ جون دائه که این عکسارو واسم فرستاد ممنونم..چون خودم واقعا وقت گشتو گذار تو سایت های کره ایرو نداشتم...

 

 씨 대단히 감사합니다              

 

   

111280393721.jpg

 

1396981706760.jpg

 

1396981812304.jpg

 

1396981817712.jpg

 

 

 

      



برچسب ها : ,,,,,,,,,

پادشاه یی سان

این متنو ترجمش کردمو سعی کردم به زبون ساده بنویسم..بابت اشکالاتش عذر خواهی میکنم...

kn6k7eryob13b5hqrtgr.jpg

 

;.jpeg

 

tryty.jpeg

پادشاه جونگ جو( نام زمان تولدش:یی سان)(تولد:28 اکتبر1752-فوت:18 اگوست 1800)22 امین پادشاه جوسان بود..وی در28 اپریل سال 1776 به سلطنت رسید.

ان پادشاه تلاش های مختلفی برای اصلاح و بهبود کشور جوسان انجام داد.برخی از مورخین میگن ایشون موفق ترین و رویایی ترین پادشاه جوسان بود...

وی سلطنت خودش رو از پدرش بزرگش پادشاه یانگ جو(پسر بانو دونگ یی)به ارث برد و بعد از شاه یی سان پسرش سون جو(1800-1834) به سلطنت رسید...

زندگی نامه

ایشون فرزند ولی عهد سادو و(که توسط پدر خودش یعنی پادشاه یانگ جو به قتل رسید)بانوهی کیونگ بودند.بانو هی کیونگ تمام اتفاقات زندگی خودش رو به صورت مکتوب دراورد که الان یه منبع خیلی خوب برای مطالعه و به دست اوردن اطلاعات درباره اون زمانه.

وقتی ایشون ولی عهد بودن با شخصی به نام هنگ گوک یونگ اشنا شدن که یک سیاست مدار بحث برانگیز بود که البته به شدت مورد اعتماد یی سان بوده اما بعدها به خاطر طمعش برای قدرت تبعید میشه...

پادشاه جونگ جو بیشتر وقت خودش رو صرف تبرعه کردن پدر خودش میگذروند(درباره ولی عهد سادو هم براتون مطلب میذارم)که البته موفق شدن دربار سلطنتیشون رو به شهر سوان منتقل کنند که نزدیک ترین شهر به ارامگاه پدرشون بود..و البته برای محافظت از مقبره پدرشون قلعه ی Hwaseong رو ساختن(عکسشو تو یکی از پست ها میذارم) که الان جز میراث جهانی یونسکوئه...

پادشاه یی سان قبل از اینکه به سلطنت برسند سعی زیادی کردند برای اینکه پدر خودشون رو از خیانت تبرئه کنند..که زیاد موفق نمیشدند.روزی که ایشون تاج و تخت رو به دست گرفتند در جلسه دربار اعلام کردند:که من پسرولی عهد سادو هستم..البته این حرف در اون زمان یک بیانه ی جسورانه بود که باعث ترس تمام کسانی شد که در مرگ ولی عهد سادو دست داشتند..

ادامه دارد....



برچسب ها : ,,,,,,
ليست صفحات
تعداد صفحات : 12
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
.